per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
7
21
43909
Original Article
ارزیابی الگوهای دستهبندی معارف قرآن از نگاه امامیان
Evaluating Imamis` Models of Grouping Quranic Sciences
محمدحسن محمدی مظفر
mozaffar@urd.ac.ir
1
استادیار گروه شیعهشناسی، پژوهشکده ادیان و مذاهب وابسته به دانشگاه ادیان و مذاهب
چکیده معارف قرآن به مجموعه دانشهایی اطلاق میشود که از قرآن قابل برداشتاند. بنابراین، همه گزارههای قرآنی مشمول و داخل در عنوان معارف قرآناند. این دانشها و گزارهها بیشمار و گوناگوناند. از اینرو لازم است در قالبهایی دستهبندی شوند. مقاله حاضر الگوهای دستهبندی معارف قرآن، اعم از الگوهای مأثور و غیرمأثور را، معرفی و ارزیابی میکند. الگوهای مأثور الگوهایی هستند که در روایات امامیه به آنها اشاره شده و تقسیمهایی دوگانه تا دهگانه را شامل میشوند. این الگوها معمولاً مناسب مقتضیات زمانه عرضهشان به نظر میرسند و با الگوهای متعارف امروزی متفاوتاند. الگوهای غیرمأثور الگوهایی هستند که اندیشمندان امامیه پیش نهادهاند و روشمندترین آنها عبارتاند از سه الگوی دینمحورانه، انسانمحورانه و خدامحورانه. هر یک از این الگوها دارای مستنداتی در متون دینی است و مزایایی خاص خود دارد، ولی به لحاظ جامع و مانع بودن اشکالهایی بر آنها وارد است.
Quranic sciences include those obtainable from the holy Quran. All Quranic statement, therefore, are known as Quranic sciences. These sciences and statements are various and unlimited and, therefore, they should be classified. The paper has intended to introduce and evaluate classifying models of Quranic science including traditional and non-traditional ones. The former includes those found in Imami`s traditions and have been classified differently from two classes to ten classes. These models have been appropriate to the conditions of their own time and differ from current common models. Non-traditional models, however, include those given by Imami`s scholars the most systematic of which contains those of religion-based, human-based and Divine-based. All models have been based upon religious texts and have their own properties, though none may be known as the most logical one.
https://imamiya.urd.ac.ir/article_43909_3f1c60656e1a654c3d0b4ae23549d140.pdf
معارف قرآن
علوم قرآنی
الگوهای دستهبندی
الگوهای مأثور و غیرمأثور
تفسیر موضوعی
Quranic Sciences
Classifying Models
Traditional and Non-traditional Models
Subject-based Commentary
per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
23
45
43911
Original Article
بررسی تفسیر آیات اهل ذکر در منابع تفسیری
An Investigation into Ahl-e Zekr`s Verses in Commentaries
مصطفی جعفرطیاری
jafartayari@urd.ac.ir
1
شهلا نوری
2
استادیار گروه شیعهشناسی، دانشگاه ادیان و مذاهب
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم
چکیده این مقاله مسئله مطرحشده در آیات اهل ذکر را بررسی میکند. آیهٔ 43 نحل و 7 انبیا، به مخاطبان دستور داده است مطلبی را از اهل ذکر بپرسند. در تعیین مخاطب، پرسش، پرسشگر و پاسخگو، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است. مسئلهٔ تأملبرانگیز، تبیین مراد از اهل ذکر است. پرسششونده کیست؟ اهل کتاب یا آگاه به تاریخ پیشینیان؟ اهل قرآن؟ امامان معصوم؟ یا اهل علم و دانش؟ استناد هر مفسری، ظاهر و سیاق آیات و روایات واردشده در این زمینه است. روایات، به چند دسته تقسیم میشود: 1. دربارهٔ شأن نزول؛ 2. درباره بیان مقصود از اهل ذکر؛ 3. روایات منحصرکننده اهل ذکر در امامان. مفاد احادیث دسته سوم با ظاهر و سیاق آیات و مورد نزول، تنافی دارد. رفع ید از دو یا یک طرف تنافی، به هیچ وجه جایز نیست. بسیاری از مفسران برای حل مسئله بهراحتی دسته سوم را کنار گذاشتهاند. در مقابل، برخی دیگر ظاهر و مورد نزول را نادیده انگاشتهاند. اما راهحل صحیح مسئله با برگزیدن نظری جامع بین ادله مربوط است. یعنی فقط از اطلاق حصر در روایات دسته سوم صرف نظر میشود، نه اصل حصر. مطابق این نظر، اهل بیت برترین مصداق اهل ذکرند و حصر آنان، نسبی است. مقتضای قواعد تفسیر و قوانین حل تعارض بین ادله همین نظر است.
The paper has focused on the verses of Ahl-e Zekr, those of mention. In the verses 43 of Nahl and 7 of Anbia, the addresses have been ordered to ask from Ahl-e Zekr. On the addresses, question, those questioning and those replying the questions there can be found different views. The most considerable problem lies in determining Ahl-e Zekr, those being questioned. Who are they? Ahl-e Ketab, those of book, those knowing the history of precedents, those knowing the holy Quran, pure Imams or those of knowledge? The appearance of the verses and traditions in the field is counted as the proof and document of commentators. The traditions in the field have been divided into three groups: 1. those on the situation of revelation, 2. those clarifying Ahl-e Zek, 3. those restricting Ahl-e Zekr to pure Imam. What is understood by the meaning of the third group, disagree with the appearance, the context and the state in which these verses have been revealed. One may not leave one or two sides of the disagreement. Yet many commentators have left the third. On the other hand, some have left first and second groups. The view taken in the paper consists in omission of restriction in the third. On this view, Ahl-e Bayt would be the most cases of Ahl-e Zekr not the only cases.
https://imamiya.urd.ac.ir/article_43911_4fc175419a91df24ef48d0668f79ad56.pdf
اهل ذکر
آیات اهل ذکر
ذکر
امامان معصوم
اهل بیت (ع)
Ahl-e Zekr
Verses of Ahl-e Zekr
Zekr
Pure Imams
Ahl-e Bayt
per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
47
66
43913
Original Article
شیوههای تشخیص امام در عصر حضور
The Ways of Identifying Imam in the Presence Era
مصطفی صادقی
sadeqi48@isca.ac.ir
1
استادیار گروه سیره پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
چکیده شیعیان در عصر حضورِ ائمه معصوم (ع)، برای شناخت امام خود از راهها و شیوههایی استفاده میکردند تا پیشوای تعیینشده از سوی خدا و رسولش را از مدعیان دروغین تشخیص دهند. در منابع شیعی، روایات فراوانی وجود دارد که راههای متعددی برای تشخیص امام بیان کرده و ویژگیهایی برای آن ذکر میکند. اما اینکه شیعیان عصر حضور کدام یک از این شیوهها را برای تشخیص امام به کار بردهاند پرسشی است که این مقاله در پی پاسخ به آن است. از مجموع روایات استفاده میشود که مهمترین شیوه امامیه برای تشخیص امام خود در همه دورهها، آزمودن پیشوای خود بر اساس علم امامت بوده است. از دیگر راههایی که در روایات و کتب کلام شیعه شهرت دارد نص، مناقب و کرامات است.
In order to distinguish their true and divinely appointed Imams from false ones, Shiites in the presence era of pure Imams used different ways. There can be found many traditions in Shiite sources introducing different ways for distinguishing Pure Imams. The paper has intended to find and introduce the ways in which Shiites distinguished their Imams in the presence Era. As is understood by all traditions, the most important way in which Imamiyyah have known and distinguished their Imams in all cases has been Imam`s knowledge. In the second order were placed clear quotation, high degrees of perfection and extraordinary action.
https://imamiya.urd.ac.ir/article_43913_616651ffbe06912a80577a31b44e5a29.pdf
امامت
تشخیص امام
علم امام
نص
کرامت
سلاح پیامبر
Imamate
Cognizing Imam
Imam`s Knowledge
Clear Quotation
Extraordinary action
Prophet`s Weapon
per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
67
84
43914
Original Article
ناکارآمدی فرهنگی و اجتماعی تصوف در عصر صفوی و نقش آن در تحکیم موقعیت فقیهان شیعی
Cultural and Social Deficiency of Sufism in Safavid Age and Its Part in Strengthening Shiite Faqihs` Position
محسن فتاحی اردکانی
emfattahi@gmail.com
1
علی آقانوری
aliaghanore@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری شیعهشناسی، دانشگاه ادیان و مذاهب
دانشیار گروه مطالعات تاریخ تشیع، دانشگاه ادیان و مذاهب
چکیده از تحولات تاریخی مهم ایران، ظهور درویشان صفوی و قزلباشان صوفی است. حکومتی با بیش از دو قرن که فقهای شیعه در اصل بنیانش نقشی ندارند، ولی با این همه از همان ابتدا، شاه اسماعیل صفوی (907-930 ه.ق.) تشیع را مذهب رسمی کشور معرفی میکند؛ چنین رویدادی وابسته به عواملی است که این جماعت صوفی، تشیع فقاهتی را به عنوان قدرتی برتر برای اداره کشور پذیرفته، علما و فقهای شیعه را به مناصب حکومتی میگمارند. گذشته از ترویج تشیع از سوی علما برای بررسی چنین رویدادی، نقش ناکارآمدی اجتماعی و فکری تصوف را نیز نباید نادیده گرفت. نبود قوانین لازم، فقدان ظرفیت ساختاری لازم در طریقت صوفیانه برای برونرفت از مشکلات و شئون مختلف تدبیر و اداره کشور، بیاعتنایی به ظواهر شرعی و تضاد در سیره عملی تصوف بعد از دستیابی به حکومت از جمله مسائلی است که بستر لازم را برای تحکیم بیش از پیش موقعیت فقیهان شیعی فراهم میکند. نوشتار پیش رو، تحقیقی کتابخانهای و تحلیلی در این باره است.
Appearance of Sufi Dervishes and Qazalbashes is regarded as a historical events in Iran. A government of two centuries being of no effect by Shiite Faqihs, at the very beginning the king Esma`eel Safavi (907-930 H.) announced Shiism as official denomination of Iran. Such an event has been caused by some agents on which this Sufi group accepted Shiite fiqahat as a powerful element for running the affairs in the country and appointed fuqaha at state posts. In addition to fuqaha`s religious propagations, Sufis` cultural and social deficiencies and failures cannot be disregarded. Lack of laws and structural capacity in Sufi`s teachings and manner of social life for managing state affairs and opposing obstacles and difficulties as well as leaving the appearance of shari`at and contradiction in their manner of religious life when having arrived at power may be counted as the ground for Shiite`s development and growth. This paper has been regarded as a step to study such an event relying on library sources and analytical method.
https://imamiya.urd.ac.ir/article_43914_de6ba69a83099b7e0d02223c4b1a28ef.pdf
تصوف
صوفیه
تشیع
قزلباش
صفویه
فقیهان شیعی
Sufism
Shiite
Qazalbash
Safaviyyah
Shiite Faqihs
per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
85
108
43915
Original Article
نقدی بر شبهات فیصل نور درباره نصوص امامت امام هادی (ع)
A Critique of Faisal Noor`s Demurs on the Clearly Quoted Statements of Imam Hadi`s Imamate
سعید رسالتی
resalati5@yahoo.com
1
عزالدین رضانژاد
rezanejzd39@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری مدرسی معارف، گرایش مبانی نظری اسلام، دانشگاه معارف
دانشیار گروه کلام اسلامی، جامعة المصطفی (ص) العالمیة
چکیده مسئله «نص» از مباحث مهم امامت به شمار میآید. شیعیان دوازدهامامی، بر اساس نصوص فراوان و معتبری که در منابع روایی شیعه و اهل سنت آمده معتقدند پیامبر اکرم (ص) دوازده نفر را که به نام مشخص شدهاند، از جانب خداوند سبحان به عنوان جانشینان و امامان پس از خود معرفی کرده و پیروی از آنها را بر مردم لازم دانسته است. الامامة والنص نام کتابی است که نویسنده وهابی آن «فیصل نور» در باب اول آن، با استناد به روایات شیعه و توهّم تعارض آن با نصوص امامت، همه آن نصوص را نامعتبر و مجعول دانسته است. وی در قسمتی از این اثر خود، پس از نقل روایاتی که حاکی از جهل و بیاطلاعی یاران امام هادی (ع) از جانشینی امام حسن عسکری (ع) است، فقدان نصوص امامت را نتیجه گرفته است. این نوشتار، ضمن توصیف و ترسیم تصویری واقعی از دوران امامت امام هادی (ع) و تحلیل روایی شبهه مزبور، نشان میدهد که عواملی همچون منع تدوین حدیث، فضای خفقان دوران امام هادی (ع)، وجود برخی شبهات درباره صفات امام و سرانجام، میل رسیدن به قدرت و ثروت، باعث جهل یا انحراف گروهی از شیعیان شده و همین امر، توهّم فقدان نصوص امامت را موجب شده است.
There may be found such a number of clear quoted texts referring to twelve Imams` imamat that on which one can easily claim tawator. Of such quotes one may find in Sunni sources also. On such quotes Imamiyyah claims that the Prophet`s substitutes include twelve people of his household divinely appointed to imamate and introduced by Prophet to people. Faisal Noor, a vahhabi writer, in his work, Alemamah wa an-Nass, has denied all such quotes and has tried to prove his claim based on Shiite sources. In some part of the work, he has focused on Imam Hadi (a) and, having quoted some traditions in the field, concluded that there has been no clear quote on the problem of imamate at all and the traditions documented by Imamiyyah have been made by Shiite scholars, years after the time of Prophet and Imams. This paper has criticized the claim and has shown that opposing hadith-writing, the cruel climate of Imam Hadi era and some demurs on Imam`s qualities as well as the state of power-seeking have misled some Shiites.
https://imamiya.urd.ac.ir/article_43915_8b7629761bff153781e84d8c1af129ba.pdf
فیصل نور
نصوص امامت
تعارض
امام هادی (ع)
محمد
جعفر
Faisal Noor
Imamate Clear Quotes
contradiction
Imam Hadi
Mohmmad
Ja`far
per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
109
123
43916
Original Article
معناشناسی اوصاف الاهی از منظر روایات
Semantics of Divine Attributes Based on Traditions
اکرم علیبیگینژاد
fbeygi32@yahoo.com
1
علیاکبر نصیری
2
دانشآموخته کارشناسی ارشد الاهیات و معارف اسلامی، گرایش فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه سیستان و بلوچستان
استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه سیستان و بلوچستان
چکیده انسان آنگاه که از خداوند سخن میگوید اوصاف دربارهٔ او را بر زبان جاری میکند. از اینرو، برای فهم معنای درست گزارههای ناظر به اوصاف الاهی، ناگزیر از تحلیل معناشناختی در این باره هستیم. اسماء و صفات الاهی همگی نشانهای هستند که خودِ خداوند آنها را برای خواندن بندگانش به نحو اشتراک لفظی، و نه معنوی، وضع کرده است. در تمامی این اسماء و صفات، هدف، وصف حقتعالی به این صفات نیست، بلکه این است که خداوند را با این صفاتی که میشناسیم تنزیه کنیم. زیرا تمامی اسماء و صفات، مخلوق خدا و مباین با ذات او است. از اینرو، خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن، به معرّفی اسماء و صفات خویش پرداخته است تا از این طریق و در حد مقدور، ما را از معرفت خود بهرهمند کند.
When speaking of God, man uses the words referring to His attributes. To perceive the statements containing Divine attributes well, some analytical study should be performed. Divine names and attributes are to be known as signs for calling Him by His servants, however, with different meanings than their meanings when used in the level of human states and life. When using these names and attributes, man does not intend to qualify God by them but to keep Him pure from them. Since, all names and attributes have been created by God and differ from His Essence. He, therefore, has introduced His names and attributes in many verses of the holy Quran to make us aware of Him to the degrees possible.
https://imamiya.urd.ac.ir/article_43916_5e966f12f3cb0bcdc7704b5e8354e788.pdf
معناشناسی
معرفتشناسی
اسماء و صفات الاهی
اشتراک لفظی
اشتراک معنوی
روایات
semantics
Epistemology
Divine names and attributes
of Common Word
of Common Meaning
traditions
per
دانشگاه ادیان و مذاهب
پژوهشنامه امامیه
2476-6712
2016-02-20
1
2
134
1
50309
نسخه کامل این شماره به همراه تصویر جلد آن به منظور چاپ در صورت نیاز به نسخه چاپی
the complete version of this issue
https://imamiya.urd.ac.ir/article_50309_806355b661d93e037733c3beb08205b3.pdf